شاید شما نیز از این حرف تعجب کنید که پیامبر ص
توسط همسران خود مسموم شدند و به شهادت رسیدند
این حرف عده ای جاهل نیست زیرا حتی جاهلان هم چنین فکر
نمیکنند بلکه این حرف حرف دشمنان اسلام است
که تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا با هر
روشی که شده بین مسلمانان به خصوص بین شیعان
و اهل سنت تفرقه بیندازند و نگذارند شیعه و سنی با هم
متحد شوند(زیرا با متحد شدن مسلمانان نابودی انان حتمی است)
این افراد که در بین شیعان و اهل سنت نفوذ کرده اند و خود
را به شکل انان (برای اختلاف اندازی)در آورده اند این بار
سخنی گفته اند تا شیعان را نسبت به اهل سنت و همسران
پیامبر بد بین کنند و شیعه و سنی را به جان هم بیندازند
البته این اولین بار آنان نیست و مطمعا اخرین بار آنان هم نیست
این افراد امروزه به روافض معروف شده اند که هم برادران شیعه
و هم ما اهل سنت به شدت این فرقه نو ظهور که خود را
گرچه مسلمان می نامد اما همه ما به
خوبی میدانیم اینان دشمنان اسلام هستند و این
فرقه ساخته یهود و غرب است و از سوی آنان حمایت میشوند
مثلا یکی از روافض حسن الهیاری است که در آمریکا
با تاسیس شبکه ای سعی در اختلاف اندازی بین مسلمانان
را دارد و این شخص رافضی حتی به علمای شیعه نیز
توهین میکند و بدترین دروغ و تهمت ها را به آنان میزند
خوب حال برسیم به شبهه روافض
روافض میگویند همسران پیامبر(عایشه و حفصه) با خوراندن
سم به رسول الله ص ایشان را شهید کردند
و حتی در ادامه میگویند این ماجرا در کتب اهل سنت است
و این روایات را نشان میدهند.
اهل سنت هم قبول دارد که حضرت محمد مسموم از دنیا رفت. اینهم دلیل از کتب اهل سنت:
از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که می گفت : اگر ۹ بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده
است برایم محبوبتر است از این که یک بار قسم بخورم که او کشته نشده است
؛ السیره النبویه – ابن کثیر – ج ۴ – ص ۴۴۹
محمد بن اسماعیل بخاری در صحیحش مینویسد :
عایشه گفته است که رسول خدا در مریضی خود ( که در آن از دنیا رفتند) میفرمودند
تا کنون درد غذایی را که در خیبر خوردم احساس میکردم و الآن زمانی است که احساس کردم
شریانهای قلبم از آن پاره شده است .
شاید برخی بگویند که چنین مطلبی بعید به نظر میرسد که سمی بعد از چهار سال اثر کند،
ضمن این که پیامبر اسلام قبل از خوردن آن سم در جنگ خیبر از مسموم بودن گوشت
گوسفند آگاه شد و از خوردن دست کشید؛ چنانچه ابن کثیر دمشقی مینویسد :
در صحیح بخاری از ابن مسعود نقل شده است که میگفت: ما صدای تسبیح گفتن غذا را هنگامی که رسول خدا
از آن تناول میفرمود، میشنیدیم" . یعنی در جلوی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم . و
گوشت سردست مسموم با حضرت سخن گفت و ایشان از سمی بودن خود مطلع کرد .
البدایه والنهایه – ابن کثیر – ج ۶ – ص ۳۱۷
در نتیجه این که چه کسی پیامبر را سمّ داده و این سمّ در چه زمانی بوده است،
برای ما به صورت دقیق روشن نیست .
و از طرف دیگر می بینیم که محمد بن اسماعیل بخاری و مسلم و بسیاری
دیگر از بزرگان اهل سنت نوشتهاند :
ام المومنین عایشه گفته است در دهان رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم
در زمان مریضی ایشان به زور دوا ریختیم، پس با اشاره به ما فهماندند که به من دوا نخورانید ،
ما با خود گفتیم این از آن جهت است که مریض از دوا بدش میآید و وقتی حضرت بهتر شد
، فرمودند : آیا من شما را از این که به من دوا بخورانید نهی نکردم ؟ پس فرمودند : باید در دهان
هر کسی که در این خانه است ، در جلوی چشم من دوا ریخته شود ؛ غیر از عباس
که او شاهد ماجرا نبوده است .
صحیح البخاری – البخاری ج ۸ – ص ۴۰، ح ۶۸۸۶ ،
و بعد اوردن آن روایات این سوالات را میپرسند
۱ – چرا عایشه و کسانی که در آنجا حضور داشتند ، حرف پیامبر را گوش نکردند
و علی رغم نهی آن حضرت، دارو را به زور در حلق آن حضرت ریختند؟ مگر نه این که قرآن کریم میفرماید :
هر دستورى که رسول به شما داد اطاعت کنید و از هر گناهى نهیتان کرد آن را ترک کنید ،
و از خدا بترسید که خدا عقابى سخت دارد . . الحشر / ۷ .
۲ – چرا عایشه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم را با دیگر مریضها یکسان میبیند ؟
مگر نه این که خداوند می فرماید :
هرگز از روى هوى و هوس سخن نمىگوید و آنچه مىگوید چیزی جز وحیى که به وى مىشود نیست . النجم / ۳ و ۴ .
۳ – چرا فکر کرد که هر مریضی حتی پیامبر خوردن دوا را دوست ندارد؟
آیا پیامبر اسلام به اندازه اطرافیان درک نمی کرد که چه چیزی برای او خوب است و چه چیزی بد ؟
یا این که اطرافیان میخواستند با انجام این عمل ، همان سخن افرادی را تکرار کنند که به
هنگام درخواست قلم و کاغذ به پیامبر گرامی صلی الله علیه وسلم نسبت هذیان دادند ؟
۴ – و از همه عجیبتر این است که نقل کردهاند : پیامبر اسلام بعد از این که به هوش آمد ،
دستور داد به همه آنها که به زور به حضرت دوا داده بودند ، از همان دوا بخورانند غیر
از عمویش عباس ! چرا پیامبر اسلام همه را مجازات میکند ؟ مگر قرآن کریم نفرموده :
هیچ گنهکارى بار گناه دیگرى را بر دوش نمىکشد . . الأنعام / ۱۶۴ و الأسراء /۱۵ و فاطر ۱۸ و الزمر / ۷ .
با این تفصیل باید برای مظلومیت آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بیش
از همه اشک ریخت که در میان امت خود بیش از همه مظلوم بوده است .
پاسخ اهل سنت:
این معروف و مشهور است که رسول الله صلی الله علیه سلم بعد از پیروزی در
جنگ خبیر، توسط زنی یهودی مسموم شدند، منتهی همینکه غذا را بزبان زدند،
وحی آمد که غذا مسموم است و صحابی دیگری که از آن غذا خورده بود،شهید شد،
و زن یهودی به قصاص آن مظلوم ،اعدام شد. و زهر آنقدر قوی بود
که همان زبان زدن هم تا حدی بر سلامتی رسول الله تاثیر گذاشته بود.
این داستانی مشهور و معروف است و هیچ سنی در درست بودن آن شک ندارد .پس
رسول الله در عین حالی که بمرگ طبیعی مرده اند در همین حال چون تاثیر سم هنوز بود
پس میشود گفت شهید هم شده اند، مرز شهادت و مردن در اینجا مخلوط شده است
شاید به همین خاطر است که قرآن هر دو را پیش بینی کرده است:
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ………. أل عمران ۱۴۴
((و محمد فقط رسولی مثل رسولان پیشین است ، پش آیا اگر بمیرد یا کشته شود شما مرتد میشوید ؟……))
ما بعنوان مسلمان میدانیم که الله دانا به غیب است و میدانست که محمدصلی الله علیه و سلم،
یا میمیرد یا شهید میشود اما الله هر دو را ذکر کرده که اشاره است به تاثیر سم زن یهودی و ایضا مرگ عادی
گفتم این داستان سم دادن زن یهودی مشهور است ، اما حالا روافض داستان
دیگری را پیش کشیده که سم دهندگان همانا زنان رسول الله بودند که بزور به ایشان زهر خوراندند
ما کتاب خود را باز میکنیم تا ببینیم اصل قضیه چیست و قیچی روافض چه چیز
را از متن بریده ومعنی این روایات چیست؟:
روایت اول بخاری: یعنی روایت تسبیح غذا در دست رسول الله صلی الله علیه وسلم:
رسول الله پیامبر بود و پیامبری بی معجزه نمیشود عصای موسی
را بخاطر آرید حالا که نیست اما برای معاصرانش بود و معجره را دیدند ،
زنده شدن مرده بدست عیسی را بیاد آرید، حالا که نیست،اما
برای هم عصرانش معجزه بود، نزول مائده از آسمان را برای حواریون را بیاد آرید !
رسول الله،پیامبری از سلسله پیامبران بود پس تعجب ندارد طعام در دستش
گاهی با اجازه الله ،تسبیح بگوید و یا ظرف شیری با دعای برکت ایشان،
گروه بزرگی را سیر کند و تمام نشود.
روافض برای چه این حدیث را اینجا آورده،؟ نمیدانم! این ربطی به موضوع ندارد.
روایت دوم بخاری :یعنی روایت بزور دوا خوراندن:
در این روایت آمده که رسول الله خانه ام مومنان میمونه بودند که مرض زیاد شد
و بیهوش شدند ، زنهایش با هم مشورت کردند که به ایشان دوای مرض سینه پهلو
را میخورانیم ، حضرت به هوش آمد ، و در حالت ضعف، آنها دوا را به دهانش نزدیک کردند،
رسول الله صلی الله علیه وسلم با دست اشاره کرد که نه نمیخورم، و زنها با بیعقلی تصور کردند که رسول لله
از تلخی دوا ست که نمیخواهد بخورد ، بزور به ایشان خوراندند! رسول الله به حالت عادی که
برگشتند گفتند چرا شما را منع کردم باز بمن دوا خوراندید؟! و
دستور دادند، فاعلین این کار قصاص شوند و از همان دوای تلخ بخورند !!
رسول الله ایضا از بقیه کسانی که در اتاق بودند و در دادن دوا نقشی نداشتند؛
و ظاهرآ بیگناه بودند ؛نیز عصبانی شدند. گناه آنها این بود که امر رسول الله را دیدند
و مانع کار دوا دهندگان نشدند . پس امر کردند همه از آن دوای تلخ بخورند
تا یادشان باشد امر و نهی رسول الله حتی در حالت بیماری نیز لازم الاجراست،حضرت
رسول برای نشان دادن بزرگی اشتباه زنانش حتی به ام مومنین ؛میمونه؛ که
روزه بود نیز دستور دادند از دوای تلخ بخورد !! و میمونه مجبور شد بخورد.
حالا جواب ما به سوالات روافض که از اهل سنت پرسیده!!
در پاسخ سوال ۱ و ۲ و ۳ میگوییم که کار زنان اشتباه بود اما نیتشان درست بود ،
شوهرشان یک دفعه حالش وخیم شد و آنها با دستپاچگی در صدد دوا و درمان شدند
و حالا که پیامبر آنها را مجازات کرد دیگر روافض چرا به مجازات رسول الله راضی نیست
و آنرا مجازاتی خفیف میداند و بعد از ۱۴۰۰ سال آنها را متهم به قتل میکند و خواستار اعدام آنهاست ؟!!!
و منتظر است کسی بیاید و عایشه را اعدام کند ؟!!!!!!!
نمیدانم از این حماقت آنها بخندم یا گریه کنم؟!!
و در پایان ،ما از این داستان پلیسی روافض، چند نتیجه میگیریم:
اگر به حضرت محمد سم خوراندند، حضرت محمد هرگز آنرا به دیگران ( کم گناهان )نمیخوارند
، تا سبب مرگ آنها شود، پس این قسمت حدیث اشکار میکند که سمی در کار نبوده است.
اگر سم میبود باید دیگران را هم میکشت چون بزور به همه آنها خورانده شد پس چون
کسی نمرد این دلیلی دیگر بر بی عقلی روافض و واقعی نبودن داستان سم است .
دلیل سوم بر رد ادعای روافض این است که که در حدیث آمده رسول الله دستور دادند همه از آن
دوا بخورند، از این ثابت میشود که ایشان بر اوضاع مسلط بودند و
اگر سمی در کار میبود، زنان خود را چون آن زن یهودی قصاص مینمودند،
و دلیل چهارم این است که اگر عایشه و حفصه قصد قتل رسول الله را داشتند،
دیگر نیازی نبود که بگویند دوا را بزور خوراندیم ، اصلا این حادثه را روایت نمیکردند.
دلیل پنجم اینکه اگر ام مومنان قصد کشتن رسول الله داشت روزانه صدبار
این فرصت بصورت پنهانی در جلویشان بود و نیازی بزور خوراندن نبود
پس در داستان هیچ نشانه ای از توطئه نیست، البته برداشتهای روافض،
نشان از این دارد که روافض داری قلبی بیمار و گروهی تبهکارند !
و در عین حال بسیار نادانند.
:: موضوعات مرتبط:
شبهات ,
,
:: برچسبها:
شبهه ,
روافض ,
برادران شیعه ,
وحدت ,
سم خوراندن همسران پیامبر ,
شهید شدن پیامبر ,
سم ,
سم خوردن پیامبر ,
شهید ,